حاصل امواج

درباره ی سوترا برای ادامه قرارمان در نگاه ها

برای نوشتن درباره سوترا به سراغ ویکی پدیا می روم تا کمی از سیمین دانشور بدانم. تا جایی که یادم بجز داستانهایی که در کتابهای درسی مان از سیمین دانشور خوانده ام، از او اثر دیگری نخوانده ام.

در ویکی پدیا شرحی از زندگی اش می خوانم و چیزی از افکار سیمین دانشور نمی گوید. با خود به این نتیجه می رسم که افکارش را در "سوترا" بیابم.

تلخی که در شرح برخی وقایع داستان احساس می کنم، همچنان برایم تازه است.اتفاقات داستان زمان خوش حال را از من می گیرد و تلخی های لمس شده گذشته را جایگزین می کند.گویی رخدادهای داستان در دنیای واقع هم چنان ادامه دارد.

خیلی از مردم دریا را مایه برکت می دانند اما راوی از دریا تلاطم هایش را صید کرده است.به سبب همین تلاطم هاست که کوسه های انسان نما را به سمت زن و دخترش  می کشاند.

آیا نویسنده با شرح آنچه بین راوی و پری دریا رخ می دهد،  قصد دارد که بگوید رویاهایمان را باید در اعماق جستجو کنیم و از ماندن در سطح تنها تلاطم به جا می ماند؟

در سطح ماندن یعنی فرد حاضر می شود ارزش هایش را با کمترین ها معاوضه کند شاید که به درونی سیراب و رام دست یابد.

آنچه مرا خرسند می کند اینست که در پایان، نوشتن است که راوی را آرام می کند... خودت را بشنو، بنویس و آرام شو!

نظرات 2 + ارسال نظر
صبا چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 16:01 http://royekhateesteva.blog.ir

متاسفانه من موقع خوندن سوترا دچار تلاطم شدم و باز موندم از رسیدن به اعماق...چیزی که از ذهنم گذشت این بود که شاید دانشور داره زمانه خودش رو به بهانه زندگی ناخدایی به تصویر می کشه.اینکه خانواده اش یعنی زن و دخترش رو نماد مام وطن در نظر گرفتم که به دلیل طمع ناخدا مورد تجاوز بیگانه گانی که از دریا میان قرار می گیرن.ناخدا وطنش رو می بخشه تا جایی روی آب داشته باشه!خب البته این برداشته صرفا..

برداشت شما در مورد زن و دختر ناخدا متفاوت و جالب بود.
ابتدا من هم گمانم بر این رفت که شاید قصد خانم دانشور توصیف زمانه خودش باشه، اما بعد احساس نزدیکی بیشتری با فضای داستان پیدا کردم چرا که منو یاد خاطراتی کودکی ام با دریا انداخت که مدتها بود فراموشش کرده بود.

من سه‌شنبه 26 خرداد 1394 ساعت 21:26 http://ognicosa.mihanblog.com

من خیلی داستان رو به یاد ندارم اما فکر می کردم به همین "سوترا" بودنش یه توجهی بشه توی یادداشتها. که شما اشاره کردید و انگار باعث خرسندیتونه و تلخی ها رو میپوشونه..

سوترا ناخودآگاه در نوشته ام نمود پیدا کرده. اشاره شما باعث شد کنجکاو دانستن معنی اون بشم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد